، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه سن داره
، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه سن داره
آرمانآرمان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه سن داره

آرمانم،پسر عزیزتر از جانم

...

وقتی م.ش اینا میان اینجا کمکم(دروغ چرا لحظات بحرانی همیشه او نا هستن) همیشه سه حس میگیرتم،یکی حس تاسف و چندشی از خودمون ازین همه بی لطفی و بی علاقگی و عاطفه بینمون ،از محبت و همبستگی اونا بهم،از یل بودن و اجتماعی بودن م. اون،ازینهمه شادی و احترام بینشون-حالا حتی لاقل روواتی بینشون،همونم ما نداریم- بی فرهنگ ولی دوستدارهم.. ،دومی از حس تنهایی و غریب بودن خودم بین این چوبهای متحدبهم،یعنی یجوری با رفتارای خوبشون بهم میخوان نشون بدن من جایگاهی ندارم یوقت بینشونا فکر نکنم یوقت!هیچیزی با اجازه من صابخونه انجام نمشه خودشون میشن صابخونه-همیشه این حس باهام بوده-همیشه هم که یه متلکی هست چرا م.ات،نمیاد کمک و ازینا.. حس سوم هم اینه که:با رفتنشون همه ای...
30 دی 1394

شکوه و شکایت از عالم،باور نکن!!

اخه کدوم احمقی،کدوم بیکاری،کدوم از زندگی سیر شده ای،زرتی بچه میاره،اونم اول اول ازدواج?!! خسته شدم دیگه،از هرچی زق زق و نق نقو کوفت و مریضیههه..خستگیتم باید دم بر نیاری،چون بدتر بهت میتوپن..انگار وقتی مادر شدی ربات هم شدی.. ابان سه هفته مریض داری بعدش پاشکستنی،بعدش تا الان به مدته یک ماه بیشتره که ارمان لب به غذا و سوپو ماستش نزده(بیچارم کرده،هر راهیو سازیو رفتم جواب نداده از غذا فرار میکنه فقط شیر.برگشته بدوران پنج ماهگیش!!,دکترشم که هی میگه چیه،خب نخوره غذا،مگه چیه?!! مسخره میکنهو میخنده....دیگه با اینهمه تو نت گشتنو پرروز جو فراست گوش دادم که فهمیدم خیلی از بچه ها همینن،فقط با این حرفا یکم ارو گرفتم،یعنی دیگه کرخت شدم خب چیکار کنم خود...
29 دی 1394

بدون عنوان

سه چهار روزه لب به سوپت نمیزنی انگار زهر دارن بت میدن ،سریع رویت را برمیگردانی!! نمیدونم واقعا چرا،روزی ده بار دلایل مختلف را که شاید باعثش شده باشه واسه خودم میگم! تا الان زنگ به دکترت زدم گفت نگران نباش،دلزده شده از سوپه یه چند روز تحمل کن..  ایا جواب صورت مساله اینه? یا دندونته یا اینکه دیگه کلا میخوای سوییچ کنی رو غذای سر سفره.. ای بابا کی این نگرانی های ماها تموم میشه،?! یه بار ناراحتیم چرا غذای سفره نمیخوره،یروز دیگه ناراحت میشیم چره سوپشو نمخوره و غذای سفررو میخوره?!!! بله پسرم سه ماهو اندیه، که سوپتو میکس نمیکنم بلکه یکم میکوبم،شمام وقتی چیزی ریش ریش بیاد تو دهنت بدت میاد،ولی دیگه عق نمیزنی مگر اینکه یه چیزی درشت باشه و ...
5 دی 1394
1